دور ایران بدون مانتو و شلوار!

سلام. (سلام به کردی چی میشه؟؟)

من تو سنندجم. تو یه کافی نت داغ. دارم آب پز میشم.

خیلی چیزاست اول باحال ترینش!

من مانتو و شلوارمو تو ولایتمون جا گذاشتم و مجبورم با لباسای عملگیم بیام بیرون!

شما واسه موهای من (که یه کم پایین تر از گوشامن)چه مدلی پیشنهاد میدید واسه عروسی خاله ام؟؟!!

 کمک کنید خواهشا!

نماز می خونم همچنان . نماز صبحم قضا میره چون باید ساعت سه و نیم پاشی بخونی .

 من ساعت دو میخوابم . چطوری سه و نیم پاشم دوباره؟؟اونم من!

 

یه سوال که رو ذهنم داره پیاده روی می کنه . مگه حضرت محمدم نماز نمی خونده؟

 خوب مگه سلام نمازشم مثه ما نبوده؟؟

یعنی میگفته السلام علیک یا ایها النبی و رحمه الله و برکاته !

آره؟ اینو میگفته؟

حال من از همه ی پسرایی که فک میکنن سیگار بزرگشون میکنه به هم میخوره !

 فک میکنین هنره که سیگار میکشین؟ فک می کنی فقط تو میتونی بکشی؟

 با تو ام نفهم! هی آریان!!!

خدایا افزون کن شادیمان!آمین

خیار شنگ رو یادتونه . نمی دونستین چیه؟ !!

ازش کلی عکس گرفتم واسه تون میزام ببینین تو پستای بعدی.

تا بعد

پاکسازی من !

اول این که گروه رسکیو مدرسه مون سوم شد تو جهان

هورا هورا هورا هورا هورا هورا

خیلی خیلی خوشحال شدم

من نه از نسرین خوشم میاد نه از .... نه ....... نه ........

اما خب  ملسی بچه ها جونم!

شروع کردم . نمازو .اولین نمازو بدون وضو خوندم. از بس هول بودم خب !

وسطاشم کلی یادم می رفت باید چی بگم. آخه مگه

فارسی چشه که باید عربی نماز بخونیم ما!!!؟؟؟

 

***** جون میشه اینقده منطقت فازی نباشه؟

میشه ملتو دو دسته نکنی ؟ نمازخونا و نماز نخونا!!!

میشه فک نکنی من وقتی نماز نمی  خوندم یه آدم بیمار بودم ؟!

 

قابل توجه همه ی دوستان:

من قبل از نماز خوندنم خدا داشتم . خیلیم دوسش میداشتم .

الانم همون خدا رو دارم . نماز خوندنم هیچ تاثیری در میزان دوستیم نداره!

من فقط و فقط روش شکرگزاریمو عوض کردم. واسه امتحان !

ممکنه یه موقعی پاشم یکشنبه ها برم کلیسا و اعتراف کنم و

نمازو کنار بزارم . توجیه شدین؟؟!!!

کلی داره به من خوش میگذره . امروز مادر و باباحسین و محمد رفتن

مکه و من در آخرین لحظه ها به مادرم گفتم که از اون مقنعه ها واسم بیاره !!

 آره و اینا!

برم تا این خاله ی معتاد به چتم منو نکشته واسه اون دوستای چتیش!!

شادی رو بخوایم و اراده رو !

ملسی خدا .

بازم هورا . هورا . هورا .

امروز با اس ام اس حال یه خرو گرفتم حسابی ! آخیش که حالتو گرفتم خره!

شب خوش!

 

 

ماه عسل ....هاوایی یا سنندج!!؟؟

بنجور(بابا بیسواتا سلام!)

 

بازی قشنگ بود .مخصوصا چند تیکه ش

* اون پایی که کعبی تو صورت فیگو خوابوند معرکه بود (کفففففففففففففففففففف)

 

* درست در اومدن پیش بینی چلچراغ! همون موقع که ایران تو این گروه افتاد چلچراغ (فک کنم امیر صدری) گفته بود که نصرتی بیست دیقه ی اول بازی رو در حال امضا گرفتن از رونالدو میگذرونه. خب نصرتی تا آخر نیمه ی اول مقاومت کرد اما آخر نیمه اول پرید و دستشو انداخت گردن کریستین!

 

* نعره ی کریستین(لازمه رونالدوشو بنویسم؟!) وقت زدن پنالتی .و اون خنده های شیطنت آمیز و

 حرص در آرش!آفساید آخرش و.......

 

 

آفسایدو دیدم. قشنگ بود . ازش دوسم میاد . از جعفر پناهیم دوسم میاد زیاد.

 

 

تا حالا نمیدونستم که نوشتن کلمه ی" اجتماعی " اینقده سخت و فاجعه ست .

میتونین امتحان کنین . واقعا حرص آدمو در میاره .

مخصوصا تو متنی که از هر 5 تا کلمه ش یکیش "اجتماعی" ه!

خیلی خزی "اجتماعی"!

 

امروز رفتم دکتر(تکبیر). فردام چک آپ کامل. فک نکنم مردنی باشم !

 

فردا دیگه واقعا دارم میرم خونه ی خاله ! (من استعداد عجیبی تو "خود دعوتی" دارم!) .

شاید یه چند روزی در اینجا بستیده شه! (خب منم به استراحت نیاز دارم . میفهمین؟)

تنها مشکلم در حال حاضر اینه که کدوم کتابامو با خودم ببرم .آخه همه شون نازن!

تازه به جز کتابا  دوربین + ام پی 3 پلیر + موبایل+ کلی سی دی + شارژراشون+

 لباس + دفترچه + مسواک(اه اه اه)+ حوله (عمری !)+ .........

احتمالا فقط موبایلو میبرم!چون فقط یه کوله پشتی دارم نه یه کامیون!

 

مادر و باباحسین و محمد (مامان بزگ و بابابزرگ و دائیم!) دارن میرن مکه.

 یادم باشه که بگم واسم دعا کنن.

یه دونه از اون مقنعه هام برام بیارن که همیشه در حسرتشون بودم .

و یه جانماز! میخوام شروع کنم!

 

  از وقتی نوشتن مقاله ی مامانمو شروع کردم به این نتیجه رسیدم که خطم خیلی خزه .

 باید برم اون انجمنه که خوشنویسی با خودکار آموزش میدن .

 کسی پایه نیست با من بیاد؟

 

چه عالی که امتحانا تموم شد ! هنوزم به طور کامل به عظمتش پی نبردم .

درسته که آمارو رو مرزم . هندسه 14 میشم(با خوش بینی محض!). عربی بد بود

.ادبیات و زبان فارسی افتضاح و ...........

اما تموم شد !

 

و عجیب مشتاقم واسه نماز اما هنوز استون نخریدم! شاید از خونه ی خاله م شروع کنم!

 

برم بقیه ی مقاله رو بنویسم . وای الان هی باید پشت سر هم اون واژه ی ملعونو به کار ببرم.

 

بارخدایا افزون و افزون تر و افزون ترتر کن شادیمونو . الهی مرسی!

 

به نظر شما  ماه عسل  تو هاوایی بهتره یا سنندج؟؟؟

 

من خیلی خیلی خیلی ناراحتم که واسه اون پست که در مورد آقای غیاثی جون بود هیچ نظری ندادین!

 

سوالم : تو (با تو ام ! هوووو) به چیه من حسودیت میشه؟

 

فقط عمو گل باقالی!

خیلی مهمه که یه گورخر واسه ش سواله که :

سفیده با خطهای سیاه یا سیاهه با خطهای سفید!!؟؟؟

 اما واسه ما که مثلا آدمیم مهم نیست که آدمیم با

خطهای حیوانیت یا حیوونیم با رگه هایی از انسانیت!!

من استون ندارم که لاکای پامو پاک کنم . حالمم بدفرم خرابه.یکی استون بده .

من میخوام شروع کنم . استون..........

(مامانم میگه تو شمارش معکوستو از یه میلیون شروع کردی!!!؟؟؟)

محد میشه بگی من چطوری باعث شدم تو نماز بخونی در حالی که خودم نمی خوندم؟؟!!

نفسم نمیاد بالا......واقعا بده این حال کوفتیم..با این حال اگه امروز ببازن من در جا میمیرم دیگه.

هیچ کدومتون جواب ندادین به سوالم ها!!

فقط دی جی جون. مرسی. من از همین الان دارم دق میکنم که دو سال دیگه تموم میشه!!!

برم تا نکشتمتون.

شاد باشین و قدر لحظه های نابتون رو بدونین .

دشمن عزیز رو خوندم(ادامه ی بابالنگ دراز).

دوسش داشتم. ناز بود .

شاد باش.

 

موهای خرگوشی

امروز به بهای پول گرفتن از مامانم (همون خانمی که منو از سر راه برداشته) شروع به

 نوشتن مقاله ش کردم (انواع سفارش پذیرفته می شود!)

اما متاسفانه حالم خیلی خیلی بده . نمی تونم مثه آدم بنویسم ..یعنی دستم میلرزه . حالت تهوع

میگیرم و به هیچ وجه نمی تونم حرف "ی " رو بنویسم.فک کنم حالت تنفر از علم ه که بعد امتحانای

کوفتی طبیعی ه . انی وی آب دماغمم راه افتاده .عرق سرد میکنم . سرم مدام درد میکنه . گرسنه م

میشه زود زود . نمی تونم حتی یه کتابو واسه دو دیقه تو دستم نگه دارم .چشام قیلی ویلی میره

و مثه همیشه نفسم با اکراه بالا میاد .

قبلنا گفته بودم که افشار میگه "فکر کردن آغاز زوال آدمی ست."

من به این نتیجه رسیدم که رفتن به مدرسه های کوفتی ایران .دادن این امتحانای چرت

البته و صد البته و هزاران البته که آغاز زوال آدمی است .

واقعا حاله بده . من دوسم نمیاد که بدنم کرخت باشه اما بدنم به من هیچ توجهی نداره.

فکر میکنم که روح و جسمم تو دو تا مرحله ی کاملا پرت از هم به سر میبرن . بدنم داره

 نابود میشه و روحم داره تازه به وجود میاد. خیلی بده که جسم آدم اینقده قراضه باشه .

اینا هیچکدومش معنیش این نبود که من شاد نیستم . مدمئن باشین که شادم.

به خاطر تغییر در برنامه های خانوادگی (!)احتمالا  من به جای ولایت میرم سنندج خونه ی خاله م .

ملسی از همه تون به خاطر جواب دادن به اون سوال پست قبلی!

و من فک نمی کنم این که گاهی من روزی ۲ یا ۳ بار اینجا رو آپ کنم به قول جامعه ی بلاگرا

باعث پایین اومدن کلاس وبم شه . این جور بلاگرا به نظر من صرفا واسه بقیه می نویسن

اما من واسه خودم و دوستام می نویسم (توجه کنین که شما دوستامین نه بقیه یا حتی باقالی!)

برم تا نمردم .

بگو دیگه. به چی ه من حسودیت میشه (میدونم که حسودی بده اما بگو!)

دوستی به نام صغرا

هر چی فکر میکنم از خانم امینی به بعد (معلم ریاضی دوم راهنماییم ) دیگه هیچ معلم

ریاضی رو دوست نداشتم ....حتی ذره ای !

اما یه نفر هست که فکر کنم همه ی فرزانگانیا عاشقشن. یه نفر که با عشق درس میده .

یه نفر که چشماش (درست)نمی بینه اما مدام داره واسه بچه ها دعا می کنه

یه نفر که همیشه به ما شکلات میده.

یه نفر که فک نمی کنم هیچ کدوم از ماها فراموشش کنیم.

دعاهاشو وقتی داریم امتحان میدیم

آقای غیاثی میتونی مطمئن باشی که من یکی قولی رو که تو دفترت دادم هیچ وقت یادم نمی ره.

تو وبلاگ بچه های فارغ التحصیلم وصفت زیاده.

مرسی. واسه همه چی.

ملسی.ملسی.ملسی.ملسی.

نوشته ی بالا نمی دونم چی بود .

اما خیلی وقت بود که تو ذهنم داشتم از آقای غیاثی تشکر می کردم (مخصوصا واسه شکلاتاش!)

بازم ملسی.

هنوز شروع نکردم نماز خوندنو. یکی استارتشو بزنه.

و اینکه امروز یه دوست جدید پیداییدیم به نام صغرا(بدون شرح!)

کلی وقت می خوام اینو بپرسم که تو به چیه من حسودیت میشه؟

(خواهشناکم جواب بدین .این یکی رو استثنائا جدی!)

بارخدایا همه ی معلما رو شبیه غیاثی عاشق درس و بچه ها کن !

افزون کن شادیمونو .

 

 

 

 

 

 

سالاد کاهو

سلام.

تو همون کتابی که چار بار یه نفس خوندمش یه جمله هست که

فک کنم باعث شده من بخوام نماز بخونم .

این جمله همون جمله ست :

ندونستن همون قدر که یه چیزی رو اثبات نمی کنه نفی هم نمی کنه.

والسلام . نامه تمام .

اینم عکس کابوس یه ماه! برنامه ی امتحانی من .

 

پ.ن : وقتی گذاشتمش فمیدم که برعکسه. شما می تونین از بالایی مانیتور بش نگاه کنین.

پ.ن ۲ : سارا امروز رفته بود واسه آزمون مدرسه راه رشد. به خاطر اینکه شلوار لی 

 پوشیده بود راش ندادن  فقطم سارا نبوده . مثه اینکه یه گله بچه رو با شلوار لی راه ندادن .

عجیبه یه مدرسه ی راهنمایی ...اونم تو شهرک غرب!!!

سلام .

اینو یادم رفته بود بگم .

مادر و پدر عزیزم من آمارو رو خط قرمزم .

میدونین که اینجا دنیای مجازی .

پس لطفا منو به طور مجازی بکشین

خویشتن ِ خروشانِ شوخت را

خش خش ِ

شاخه های خشکِ خشم٬ 

خراشیده.

به این میگن واج آرایی!!!

شعره رو یه چند بار بخونین . خیلی باحاله .

مال ساراست نویسنده ی ژرفا

 

قتل تدریجی من

یه بوی ملوس     یه بوی شیرین     یه بوی ناز

بوی هندونه  

بوی باغ . برگ . علف .

بوی زندگی شامه مو پر کرده .

سلام تابستون .

 

چند وقتی بود که (دقیقا از 6 سالگیم !) مشکوک بودم اما اون شب مدمئن شدم که .... آره من بچه سرراهیم . می دونین چطوری فمیدم؟

مکان : خونه مون . زمان : اون شب . (با حالت بغض و آماده برای گریه شروع به خوانش کنید .)

من : ماااااااااااامااااااااااااان شاااااااااااااااااااااام .(گریه)

مامانم (همون خانمی که منو از سر راه برداشته(گریه)): من و سارا که سیریم !!!

خب دیدین که مامانم (از سر راه بردارنده ی من ) چطوری بعد 16 سال به طور کاملا

محسوسی به من گفت که سر راهیم .حالام برای اینکه از دست من راحت شن

به من غذا نمی ده که من مقتول تدریجی شم .

 

تو عکسایی که  از یزد به در و دیفال مدرسه زدن یه عکسم از گله ی ما گذاشتن

کنار ماهی و بز و گوسفند . امروز عکسای یزد باز دیدم . خیلی خوش گذشته بود .

خیلی . خیلی خیلی .

 

شمارش معکوس رو واسه نماز خوندن شروع کردم .

 

بچه های روبوکاپ سازمان دو شب پیش(فک کنم)رفتن آلمان .

فک می کنم که همه بدونیم که میشه به جای دعا کردن واسه

 فوتبالیست های *** (=گاو) میشه واسه دوستامون دعا کنیم .

من که واستون دعا میکنم حتی با این حال که کت شلوارای

 بعضیاتون سفیده . با این حال که بعضیاتونو دوست ندارم .

دعا می کنم . مخصوصا واسه تو زهرا.

 

امروزم مثه همه ی روز آخرا 999999/99 % بچه ها تو سینماها .

 رستورانا . فست فودای اطراف مدرسه پراکیده بودن .

 

میخوام (یعنی مامانم میگه) اسم وبم به محتواش نمی خوره .

من از همون موقع دارم فک می کنم . کدوم محتوی!!!؟؟

 

شماها میدونین "خیار شنگ" چیه؟

اونایی که میدونین نگین تا اونایی که نمیدونن تو جهل بمونن.

 

امری نیست جز خواهش از خدا جونم واسه زیاد کردن توانایی شاد بودنمون.

 

والسلام . نامه تمام .

 

مامانای محترم لطفا کمتر پسرای گلتون رو دعوا کنین!!!

من از بلاگ اسکای اومدم. سلام . الو . الو .  از اینجا یعنی خونه ی قبلیم

 

 

عشق یه چیزی مثه کشک و دوغه / تموم زندگی پر از دروغه

  هیچ کسی هیچ کسی رو دوس نداره / دوست دارم عاشقتم شعاره

این روزا دخترا فراری می شن / پسرا لیسانس تو بیکاری میشن

دختره تازه اول بلوغه / دلش مثه یه ترمینال شلوغه

.......................

**********

برای دوس داشتن تو / عزیز من یه عمر کمه

دوست دارم دوست دارم / فقط همین یک کلمه

....................

**********

خب حالا شروع میکنم با نام و یاد خدا (این تیکه ش مثه بهشتیان شد که یه ساعت اول کلاسو حرف میزنه بعدش

 

می گه خانما با نام و یاد خدا شروع می کنم!!!( یکی نیست بش بگه پس اون یه ساعت چی بود!!؟؟))

 

سلام چون سلامتی میاره.

 

نکاتی چند در مورد اون دو تیکه ی بالا:

 

1- می تونین برای شروع این دو تا تصنیف(!!؟) رو با اونی که دو تا پست پیش گذاشتم مقایسه کنین

مسلما به این نتیجه میرسین که ما ایرانیا ملتی هستیم که سعی میکنیم برای  هر چیزه خوب و نابی که داریم

تا جایی که ممکنه پشیزی ارزش قائل نشیم (اینو امروز یاد گرفتم!!)

2- هر کسی که (توجه کنین هر کسی!!!) پشیزی (برای اینکه بفهمین پشیز دقیقا یعنی چقده شصتتونو رو اشاره بزارین

 و تا حد امکان به هم نزدیک کنین!!(با تشکر)) سوات داشته باشه فرق کلمه و جمله رو می فهمه و

 می دونه که دوست دارم کلمه نیست(پس چیه؟؟!!)

3- این نیمای گلمون!! من فکر نمی کنم فقط به خاطر دعوا با مامانش به این روز افتاده باشه

.احتمالا این یکی با جد مادریش دعواش شده و بله!!

4 – در جای جای ترانه ی اول دخترا رو به فش کشیده!!و پسرا رو الکی تحویل گرفته (آخه تو دنیا مگه چند تا پسر لیسانسه هس؟؟؟)

 5- یکی نیس بگه خب اگه به نظرت اینقده این خواننده ی محترم خزه چرا آهنگاشو گوش میدی.

خب چون در حال جاروبرقی کشیدن نمیشه چیزی به جز اینا گوش داد.

6- فردا لطیف ترین امتحانمونه. آمادگی دفاعی. از 15 تا سوالی که دادن 10 تاش میاد!!

7- تا یکی دو ساعت دیگه ایران _ مکزیک.....فقط همین که آرزو برجوانان عیب نیست.

8- من برم رو صورتم پرچم نقاشی کنم.

9- تو دو سه تا سینما (فلسطین و سپیده و ؟؟؟) پخش مستقیم فوتبال گذاشتن . اگه بچه باحالین .

 اگه یه نفر هست که ببردتون .اگه هیجان دسته جمعی رو دوست دارین(می فهمین که!!). می تونین برین و....

10 – توانایی شاد بودنمان افزون کن بارخدایا. آمین!