سمپوزیم تشکیل میدی عقدایی؟ خجالت نمیکشی میخوای منو بکوفونی به دیوار آخه؟؟ :)
آره؛ خوشحال که نه اما یه خنده ی مضحک ِ قلقلکی ای دارم از دو تا کامنتت که صدبار خوندمش و نفهمیدم که توئی. از اون خنده های دل تنگ کننده؛ از اونایی که آدم میخواد بگیره له ات کنه، که به دو تا کامنتت میگی هزار تا! از اونایی که...
دلم واسه ت تنگ شده اَلَندد ِ عزیز؛
+ نوشته شده در شنبه سی ام آبان ۱۳۸۸ ساعت 0:0 توسط مه تاب
|